خودمو دوس ندارم |
|
✘☜خُودَمو دوُست ندارَم ❥ ☞
⇦ چِرا ؟!؟⇨
♚↲چُون با هَمه می خندم ↱♚
♜⇚ هَمه رو دِلداری میدَم ⇛♜
♞↞نِگران هَمه میشم↠♞
♝↺بِه هَمِه اَهَمیَت میدَم↻♝
♛⇇بُغض خیلی هارو بـِه خَندِه تَبدیل می کُنم⇛♛
✘وَلی✘
✘☜ هیچ کَس ☞✘
☜ هیچ وَقت ☞✘
^نَفهَمید^
تو دِلم
∅ چی میگذَره
|
|
|
با تو بهتر می شوم |
|
حال من خوب است اما با تو بهتر می شوم
آخ ... تا می بینمت یک جور دیگر می شوم
با تو حس شعر در من بیشتر گل می کند
یاسم و باران که می بارد معطر می شوم
در لباس آبی از من بیشتر دل می بری
آسمان وقتی که می پوشی کبوتر می شوم
آنقدر ها مرد هستم تا بمانم پای تو
می توانم مایه ی گهگاه دلگرمی شوم
میل - میل توست اما بی تو باور کن که من
در هجوم باد های سرد پرپر می شود
|
شنبه 23 آبان 1394برچسب:, |
|
|
|
دلت که آرام نباشد |
|
دلت که آرام نباشد و بگیرد...
خنده هات و خوشی هایت که هیچ،بیخیالی هایت هم دردی دوا نمی کند...
کافیست بهانه اش جور شود،بغض امان نمی دهد
و
چشمانت را چشمه می کند
|
|
|
به دل،دل نبندم |
|

دم از بازی حکم میزنی!
دم از حکم دل میزنی!
پس به زبان "قمار" برایت میگویم!
قمار زندگی را به کسی باختم که "تکِ دل" را با "خشت" برید!!!!!جریمه اش یک عمر"حسرت" شد!
باختِ زیبایی بود!
یاد گرفتم به "دل" ، "دل" نبندم!
یاد گرفتم از روی "دل" حکم نکنم!
"دل" را باید " بُــر" زد جایش "سنگ" ریخت که با "خشت"، "تک بــُری" نکنن...!!!!!!!!
|
|
|
یلدای غم انگیز |
|

آری امشب شب یلدا است
شب فال
شب عشق
شب هندوانه
و شب آزادی و شب رهایی
چیزی به یادم نمی آید جز اینکه امشب شب تنهایی من است
یلدایتان مبارک
|
|
|
سرزمین جملات وارونه |
|
اينجا سرزمين جمله هاى وارونه است
جايي که (( گنج )) (( جنگ)) مى شود
(( درمان)) (( نامرد)) و (( قهقهه)) (( هق هق )) !!!
ولى (( دزد)) همان (( دزد)) است (( درد )) همان (( درد )) است و (( گرگ)) همان (( گرگ)) ...
ارى سرزمين جملات وارونه ، جايست که (( من )) (( نم)) زده است و (( يار )) (( راى)) عوض كرده است
(( راه)) گويى (( هار )) شده ، و (( روز )) ب (( زور )) ميگذرد ، (( اشنا)) را جز در (( انشا )) نميبينی و چه
(( سرد)) است اين ((درس)) زندگى
اينجاست ك (( مرگ)) برايم (( گرم )) ميشود چرا كه (( درد )) همان (( درد )) است دلم (( آرامش)) وارونه می خواهد
|
|
|
عاقبت... |
|
:̤̈ع̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ا̤̤̈̈ق̤̤̈̈ب̤̤̈̈ت̤̤̈̈ ̤̤̈̈ی̤̤̈̈ک̤̤̈̈ ̤̤̈̈ج̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ا̤̤̈̈ی̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ی̤̤̈̈ ̤̤̈̈…̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ی̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ک̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ ̤̤̈̈و̤̤̈̈ق̤̤̈̈ت̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ی̤̤̈̈ ̤̤̈̈…̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ب̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ه̤̤̈̈ ̤̤̈̈ق̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈و̤̤̈̈ل̤̤̈̈ ̤̤̈̈ش̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ا̤̤̈̈ز̤̤̈̈د̤̤̈̈ه̤̤̈̈ ̤̤̈̈ک̤̤̈̈و̤̤̈̈چ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈و̤̤̈̈ل̤̤̈̈و̤̤̈̈:̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈د̤̤̈̈ل̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ت̤̤̈̈ ̤̤̈̈ا̤̤̈̈ه̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ل̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ی̤̤̈̈ ̤̤̈̈ی̤̤̈̈ک̤̤̈̈ ̤̤̈̈ن̤̤̈̈ف̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ر̤̤̈̈ ̤̤̈̈م̤̤̈̈ی̤̤̈̈ ̤̤̈̈ش̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈و̤̤̈̈د̤̤̈̈ ̤̤̈̈…̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈و̤̤̈̈ ̤̤̈̈د̤̤̈̈ل̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ت̤̤̈̈ ̤̤̈̈؛̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ب̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ر̤̤̈̈ا̤̤̈̈ی̤̤̈̈ ̤̤̈̈ن̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈و̤̤̈̈ا̤̤̈̈ز̤̤̈̈ش̤̤̈̈ ̤̤̈̈ه̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ا̤̤̈̈ی̤̤̈̈ش̤̤̈̈ ̤̤̈̈ت̤̤̈̈ن̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈گ̤̤̈̈ ̤̤̈̈م̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ی̤̤̈̈ ̤̤̈̈ش̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈و̤̤̈̈د̤̤̈̈ ̤̤̈̈…̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ت̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈و̤̤̈̈ ̤̤̈̈م̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ی̤̤̈̈ ̤̤̈̈م̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ا̤̤̈̈ن̤̤̈̈ی̤̤̈̈ ̤̤̈̈و̤̤̈̈ ̤̤̈̈د̤̤̈̈ل̤̤̈̈ت̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ن̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈گ̤̤̈̈ی̤̤̈̈ ̤̤̈̈ه̤̤̈̈ا̤̤̈̈ ̤̤̈̈…̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ت̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈و̤̤̈̈ ̤̤̈̈م̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ی̤̤̈̈ ̤̤̈̈م̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ا̤̤̈̈ن̤̤̈̈ی̤̤̈̈ ̤̤̈̈و̤̤̈̈ ̤̤̈̈ق̤̤̈̈ل̤̤̈̈ب̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ی̤̤̈̈ ̤̤̈̈ک̤̤̈̈ه̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ل̤̤̈̈ح̤̤̈̈ظ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ه̤̤̈̈ ̤̤̈̈د̤̤̈̈ی̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈د̤̤̈̈ا̤̤̈̈ر̤̤̈̈ ̤̤̈̈ت̤̤̈̈ن̤̤̈̈د̤̤̈̈ت̤̤̈̈ر̤̤̈̈ ̤̤̈̈م̤̤̈̈ی̤̤̈̈ ̤̤̈̈ت̤̤̈̈پ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈د̤̤̈̈.̤̤̈̈.̤̤̈̈.̤̤̈̈.̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈س̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ر̤̤̈̈ا̤̤̈̈س̤̤̈̈ی̤̤̈̈م̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ه̤̤̈̈ ̤̤̈̈م̤̤̈̈ی̤̤̈̈ ̤̤̈̈ش̤̤̈̈و̤̤̈̈ی̤̤̈̈ ̤̤̈̈…̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ب̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ی̤̤̈̈ ̤̤̈̈د̤̤̈̈س̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ت̤̤̈̈ ̤̤̈̈و̤̤̈̈ ̤̤̈̈پ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ا̤̤̈̈ ̤̤̈̈م̤̤̈̈ی̤̤̈̈ ̤̤̈̈ش̤̤̈̈و̤̤̈̈ی̤̤̈̈ ̤̤̈̈…̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈د̤̤̈̈ل̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈و̤̤̈̈ا̤̤̈̈پ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈س̤̤̈̈ ̤̤̈̈م̤̤̈̈ی̤̤̈̈ ̤̤̈̈ش̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈و̤̤̈̈ی̤̤̈̈ ̤̤̈̈…̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈د̤̤̈̈ل̤̤̈̈ب̤̤̈̈س̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ت̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ه̤̤̈̈ ̤̤̈̈م̤̤̈̈ی̤̤̈̈ ̤̤̈̈ش̤̤̈̈و̤̤̈̈ی̤̤̈̈ ̤̤̈̈…̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈و̤̤̈̈ ̤̤̈̈م̤̤̈̈ح̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ک̤̤̈̈و̤̤̈̈م̤̤̈̈ ̤̤̈̈م̤̤̈̈ی̤̤̈̈ش̤̤̈̈و̤̤̈̈ی̤̤̈̈.̤̤̈̈.̤̤̈̈.̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ب̤̤̈̈ه̤̤̈̈ ̤̤̈̈ع̤̤̈̈ش̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ق̤̤̈̈ ̤̤̈̈و̤̤̈̈ ̤̤̈̈ع̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ا̤̤̈̈ش̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ق̤̤̈̈ ̤̤̈̈ب̤̤̈̈و̤̤̈̈د̤̤̈̈ن̤̤̈̈.̤̤̈̈.̤̤̈̈.̤̤̈̈.̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ع̤̤̈̈ش̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ق̤̤̈̈ی̤̤̈̈ ̤̤̈̈ک̤̤̈̈ه̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ ̤̤̈̈ح̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ا̤̤̈̈ل̤̤̈̈ا̤̤̈̈ ̤̤̈̈ش̤̤̈̈د̤̤̈̈ه̤̤̈̈ ̤̤̈̈ا̤̤̈̈س̤̤̈̈ت̤̤̈̈ ̤̤̈̈ت̤̤̈̈م̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ا̤̤̈̈م̤̤̈̈ ̤̤̈̈ذ̤̤̈̈ک̤̤̈̈ر̤̤̈̈ ̤̤̈̈و̤̤̈̈ ̤̤̈̈ف̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ک̤̤̈̈ر̤̤̈̈ت̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈ـ̤̤̈̈.̤̤̈̈.̤̤̈̈.̤̈:
|
|
|
تا می خوام.... |
|

تا می خواهم از تو دل بکنم
صبر می آید!
چقدر این عطسه های
"پاییزی"
را دوست دارم...
|
|
|
قایقی خواهم ساخت |
|

در کنار ساحل دریای غم
قایقی می سازم از دلواپسی
بر دو سوی پرچمش خواهم نوشت
یک مسافر از دیار بی کسی
|
|
|
نفــــــــــــس..... |
|
بَسته راهِ نَفَسَم بُغض و دِلَم شُعله وَر است
چون یَتیمی که به او فُحش پِدَر داده کَسی....
|
|
|
راز دل |
|
مرد فقیرى بود که همسرش کره مى ساخت و او آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت
آن زن کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت.
مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید.
روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند.
هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانى شد
و روز بعد به مرد فقیر گفت:دیگر از تو کره نمى خرم،
تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است.
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت:ما ترازویی نداریم و
یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار مى دادیم .
یقین داشته باش که:به اندازه خودت برای تو اندازه مى گیریم!
|
|
|
شمع می س.زد |
|

شمع می سوزد پروانه به دورش نگران
ما که می سوزیم پروانه نداریم چه کنیم؟
|
|
|
روزگــاری جــاده بــودم |
|

روزگاری جاده ای بودم
جاده ای غرق تردد
جاده ای کز رفت و آمد لحظه ای خالی نمیشد
من که بسیاری غریبان را به آبادی رساندم
عاقبت خود ماندم و ویرانه تنهاییم
|
|
|
حرف هایی که روی دل می ماند |
|
حرفهایی که روی دل میمانند
از زخم ها بد تر هستند.
شاید بتوان زخم ها را مرهم گذاشت
اما حرفها ویرانگر هستند.
گاهی اوقات باید باشی
اما نباشی
گاهی اوقات نمیروی
اما بودنت بدتر از نرفتن است.
گاهی اوقات باید دلت را خالی کنی
انچه که تو را ویران میکند به زبان بیاوری
گاهی اوقات باید بشکنی آن چیزی را که تو را شکسته
تا ارام بگیری.
|
|
|
اگـــــــــر... |
|
اگر مدیر بودم یکی از شرایط ثبت نام و عشق میگذاشتم،
اگر دبیر ریاضی بودم عشق را با عشق جمع میکردم،
اگر معمار بودم قصری از عشق میساختم،
اگر سارق بودم فقط عشق را میدزدیدم،
اگر بیمار بودم فقط شربت عشق مینوشیدم،
اگر درجه دار بودم فقط به عشق سلام میدادم،
اگر خلبان بودم در آسمان عشق پرواز میکردم،
اگر دبیر ورزش بودم به بچه ها میگفتم با عشق نرمش کنید،
اگر خواننده بودم فقط از عشق میخواندم
|
|
|
شیدا شدم |
|
بي تو امشب، يار من، تنها شدم مثل مجنـــــون واله و شیدا شدم
زندگی مـــــــــــن تو بودی تا ابد بی تو در این زندگـــی رسوا شدم
|
|
|
دیده |
|

دیده اگر خطا کند دل که خطا نمی کند
دل به زمانه داده ام هر چه زمانه میکند
|
|
|
طــــــعم عشــق |
|

آری.....
گاهی اوقات عاشق می شویم
و طوری عشق می ورزیم که گویا معشوق پاره ای از تنمان شده
و هر لحظه او را به خود نزدیکتر می بینیم
به طوری که همه آینده خود را در وجود او خلاصه کرده
وحتی گاهی اوقات زندگی بدون او را بدتر از جهنم می بینیم
و گاهی اوقات دلمان آنقدر برایش تنگ می شود
که می خواهیم او را از رویاهایمان بیرون کشیده
و در دنیای واقعی در آغوش گرفته و به اندازه تمام عمر گریه کنیم.....
|
|
|
از سکوتـــم بتـــرس |
|

از سکـــوتــم بتـــرس ...!
وقتــي که ساکـــت مي شوم ...
لابـد همــه ي درد دل هايــم را بــرده ام پيش خــــدا ...
بيشتر که گوش دهــي ..
از همــه ي سکوتـــم .. از همــه ي بودنــم ..
يک "آه" مي شنـــوي ...
و بايد بترســي ..
از "آه" مظـلـومـي که فريــاد رسـي جز خـدا
ندارد...
|
|
|
بارون |
|
هـمـــــه چـیـز دسـت بـــه دسـت هـم مــیـدن
تـا تـــــــــــــــــــــــــــــــو را غـــــــــــــــــــــــــــــــــرق در
کـمـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی هـــــــــــــــــــــــــــــــــوای بـهـاری
یـــــــــــــــــــــــــــــــــــــک وجـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــب پـیـاده رو
یــــــــــــــــــــــــــــــــه جاده خـلـــــوت تـــــــو حـــــوالی خـــــــونتون
دوکـلـمـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه حــــــــرف
بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوی یـــــــــــــــــــــــــه عَـطـر خـــاص
هـمـــــــــــــــــه و هـمــــــــــــــــــــــه کـافـیـه بـرای ایـنـکـه
تـــــو چـنـد سـاعـت وسـط اتــاقـت دراز بــــکـشـی
و خـیره بـشی به سقف یک آه بـلـــند بـکشی
و در دلت بــگی: سلامتی خودمو
این همــــــــــــه صبرم
و صـــــــــدای
بـــارون
بشـه
|
|
|
دوستش داری |
|

گاهی سخت میشود.دوستش داری و نمیداند
دوستش داری و نمیخواهد.دوستش داری و نمی آید
دوستش داری و سهم تو از بودنش فقط تصویری است
رویایی در سرزمین خیالت.دوستش داری و سهم تو از
|
|
|
مواظب خودت باش... |
|
گاهی ، وقت خداحافظی از کسی خواسته یا ناخواسته میگیم :
« مواظب خودت باش ! »
مواظب خودت باش یعنی فکرم پیش توئه !
مواظب خودت باش یعنی برام مُهمی !
مواظب خودت باش یعنی نگرانتم ! مواظب خودت باش یعنی دوسـتــت دارم !
مواظب خودت باش یعنی به خدا می سپارمت !
مواظب خودت باش یعنی از الان دلم واست تنگ شده !
مواظب خودت باش یعنی... واقعاً مواظب خودت باش...
|
|
|
دوست داشتن |
|

شهامت میخواهد دوست داشتن کسی که
هیچ وقت
هیچ زمان
سهم تو نخواهد شد
|
|
|
غـــــــــــــــــــم |
|

در خواب ناز بودم شبی
دیدم کسی در می زند
در را گشودم روی او
دیدم غـــم است در می زند
ای دوستان بی وفا
از غـــم بیاموزید وفا
غـــم با آن همه بیگانگی
هر شب به من سر میزند
|
چهار شنبه 24 ارديبهشت 1393برچسب:غمگین, |
|
|
|
|
تبادل لینک هوشمند  برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان غمکـــــده و آدرس h.zhivar.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 9
بازدید ماه : 78
بازدید کل : 142415
تعداد مطالب : 58
تعداد نظرات : 202
تعداد آنلاین : 1
.
.
.:
Weblog
Themes By www.NazTarin.Com
:.
|